Web Analytics Made Easy - Statcounter

عصر ایران- اندک زمانی دیگر چهلمین روز درگذشت یک فعال فرهنگی ایران‌دوست و مردمی است که از اردوگاه اصول‌گرایان برخاست و اگرچه به خاستگاه خود پشت نکرد اما زود دانست که فرهنگ از سیاست برتر است و به فعالیت های فرهنگی - عمیقا و واقعا فرهنگی و ایران گرایانه و نه ایدیولوژیک و تبلیغاتی -   روی آورد اما اتفاقا برخی  تجلیل کنندگان امروز او را تحمل نکردند و عملا در اوج خلاقیت و توانایی خانه نشین شد و سرانجام درگذشت در حالی که ده هاسال دیگر می توانست منشا خدمت باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


خود مایل نبود بگوید اما جالب است بدانید او فرزند یکی از سرداران اولیه و شهید سپاه بود اما هرگز نان این انتساب را نخورد و در بیان نظرات و ارتباطات خود با طیف های مختلف ملاحظه نداشت.


او عبدالصالح جعفری بود که وقتی درگذشت کسانی برای او پیام فرستادند و از او تجلیل کردند که اتفاقا می‌دانستند در قلمروهای وسیع تری قدم گذاشته است هر چند بیشتر سمت و سو را به جانب پدر بردند.


با این تاکید که تیتر از ماست و مقدمه ای که نقل شد یادداشت علیرضا افشاری - کنش گر پرسابقه فرهنگی - را که  تحت تاثیر فعالیت های ایران گرایانه او بود و به روابط قبلی سیاسی او کاری نداشت  در زیر نقل می کنیم تا تصویر جامع تری از عبدالصالح جعفری پیش چشمان شما ترسیم شود:
------------------------------------------------------------------------------
 علیرضا افشاری
 

   عبدالصالح جعفری، جدا از آن‌که دوست خوبم بود و بسیار دوستش می‌داشتم، برای من یک نماد است؛ نمادی از دین‌ورزیِ رو به زوالِ پاک و عاشقانه... 


   هنگامی که اولین خبر درباره‌ی مرگش را شنیدم در اینترنت جست‌وجو کردم و دیدم همه‌ی دوستانِ هم‌اندیشِ سابقش برای او پیام تسلیت فرستاده‌اند؛ شهردار تهران، امام جمعه‌ی موقت تهران، جامعه‌ی اسلامی دانشجویان، رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب،... و اکنون هم که مراسم‌های برپاشده برای او را می‌نگرم بر دست و با حضور همین کسان برگزار شده است، حتا در دانشگاه تهران! این است که می‌تواند مرگش را به غم‌نامه و تراژدی تبدیل کند.


   اول بار که دیدمش در همایش اسفندگانی (1384) بود که در تالار ابن‌سینای دانشکده‌ی پزشکی دانشگاه تهران برگزار کرده بودیم، سپندارمزگانی که هم جشنی باستانی است و هم آن‌که درباره‌ی زنان است که هر دو در روایت رسمی نظام جایی ندارند، آن‌هم با سخنرانی‌های بزرگانی که آن‌ها هم مطرود نظام بودند؛ استاد محمودی بختیاری و منوچهر یزدی، که این یکی هم‌وند شورای مرکزی و در همان حدود زمانی دبیرکل حزب پان‌ایرانیست بود. با این حال، با مجوز دکتر جعفری، که مدير امور فرهنگي و فوق برنامه‌ی آن دانشگاه بود و خودش هم چند دقیقه‌ای در مراسم سخن گفت، در برگزاری برنامه با مشکلی برخورد نکردیم. 


   آن‌هنگام، بر دست دوستانی که انجمنی فرهنگی (آریا) یا کانونی ادبی‌ای (سپنتا) در دانشکده‌ی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران برپا کرده یا مجوز نشریه‌ای (درفش کاویانی) را گرفته بودند (که یکی اکنون در خارج است، آن یکی در اوان میان‌سالی سکته کرده و درگذشته و آخری به دور از کوشش‌های گروهی روزگار می‌گذراند) آگاه شدیم که مدیر فوق‌برنامه‌ای علاقه‌مند و هم‌دل در آن دانشگاه مشغول شده است، پس با وجود آن که چندی پیش هم همایشِ خردادگان را در آن دانشگاه برپا کرده بودیم (تالار رازی دانشگاه علوم پزشکی تهران) این‌بار پربارتر به خویش‌کاریِ فرهنگی‌مان پرداختیم و به‌ویژه در گرماگرمِ جنبش اعتراض به آب‌گیری سد سیوند و تبلیغاتی که دولتی‌ها در راستای متصل کردنِ این جنبش به خارج از کشور داشتند دو همایش آغازین‌مان را در آن دانشگاه برگزار کردیم؛ همايش «يادمان‌هاي باستاني و هويت ملي» (پنجم دی‌ماه 1384 ـ تالار رازي دانشكده‌ی داروسازي) با حضور شادروان استاد ناصر تکمیل‌همایون، و همایش ـ ميزگردِ بزرگ و جنجالیِ «پاسداري از يادمان‌هاي باستاني؛ وظيفه‌اي ملي»، که با حضور سازندگان و منتقدان سد سیوند برگزار شد، از جمله شادروان استاد پرویز ورجاوند، و نیز نماینده‌ای از مجلس، جناب امیر خادم (هشتم اسفندماه ـ تالار رازي) و نیز جشن بزرگ نوروز (21 اسفند 1386 ـ تالار ابن‌سینا). 

  
   دکتر جعفری از آبان 84 بر سمتِ امور فرهنگي و فوق‌برنامه‌ی دانشگاه علوم پزشکی گمارده شده بود و گمان نمی‌کنم مقامش چندان پایدار مانده باشد. در همان روزها که به دیدارش رفته بودم برایم از دفاع از برگزاری نشستی چپ‌گرایانه در دانشگاه گفت که مدیران دانشگاه خواهان لغوش بودند اما بر برگزاری‌اش پافشاری کرد و خود هم در نشست‌ِ آن دانشجویان شرکت کرد و حتا از زاویه‌ی دانش فراخ اسلامی‌اش گفت‌وگویی هم با آنان داشت. 


    خب، رابطه‌ی تجلیل‌کنندگان دکتر جعفری با سنت‌های باستانی و فرهنگِ شادمانیِ غیردینی و به‌ویژه اندیشه‌های منتقد و دگراندیش چگونه است؟ برای نمونه، رابطه‌ی آقای زاکانی، هم‌اندیشِ سابقِ او که اکنون بر مسندِ یکی از بزرگ‌ترین مقام‌های اجرایی شهر تهران تکیه زده است با آزاداندیشی و اجازه‌ی حضور دادن به دیگر اندیشه‌ها ــ ‌موردی که در برخورد با خانه‌ی اندیشمندان علوم انسانی شاهد بودیم ــ چیست؟


    آن‌روزها شنیده بودم که دکتر جعفری رابطه‌ی خوبی با استاد فریدون جنیدی (عمرش درازباد!) ــ شاهنامه‌پژوهی که سال‌هاست در ساختمان قدیمیِ وقفی‌ای در بالای دانشگاه، که آن را بنیاد نیشابور نام نهاده، ساکن است و عمر خود را به پژوهش و به‌ویژه گسترش فرهنگ ایرانی از راه برپایی کلاس‌هایی می‌گذراند ــ دارد و با او، گاه ساعت‌ها، درباره‌ی زبان فارسی و واژه‌گزینی گفت‌وگو و بحث می‌کند. یادم هست که برای مدتی دغدغه‌ی ذهنی او یافتن برابرنهادی فارسی برای «آقا» بود تا در کنار «بانو» به کار بردش و برای مدتی به واژه‌ی «بان» رسیده بود. او که جایگاهِ دانشگاهی‌اش را هم به فارسی برگردانده بود (اگر اشتباه نکنم «کارهای فرهنگی و فرابرنامه‌ای») برایش فارسی‌گویی و فارسی‌نویسی دغدغه‌ای ارزشمند بود تا آن‌جا که نامی برای خود ساخته بود، به‌گونه‌ای که در جمعی از مشاورانِ وزارت خارجه و دیپلمات‌ها که به آن دعوت شده به «مهرنیک جویباری» شهره بود.

 
   خب، رابطه‌ی تجلیل‌کنندگان دکتر جعفری با زبان ملی‌مان که خزانه‌ی معنایی یک هزاره زیستِ ایرانی در آن گرد آمده چگونه است؟ تا چه اندازه بر آن چیره‌اند و می‌کوشند آن را درست و پاکیزه به کار برند؟!


   جعفری در روزهای پایانی مدیریتش در دانشگاه دست‌اندکار و پشتیبانِ برپاییِ همایش و کنگره‌ای برای یاد و تجلیل از برجسته‌ترین شخصیتِ تاریخی‌مان، کورش بزرگ، بود؛ دبیرخانه‌ای در دانشگاه شکل گرفته بود به دبیری دوست درگذشته‌مان، دکتر مجید ساسانی.

   مجید، که خود شاهنامه‌پژوه و ادیب قابلی بود، فردی مناسب برای این کار بود اما شوربختانه این فرصت طلایی را قدر ندانست و صدالبته با کارشکنی‌هایی از سوی دیگر مدیران در دانشگاه نتوانست کار را به انجام برساند. سال‌ها بعد این نقدم را با خودش در میان گذاشتم و پذیرفت. گمان می‌کرد فضای آزاد دانشگاه استوار خواهد ماند. 


   جعفری عاشق کورش بزرگ بود و بارها درباره‌اش با هم سخن گفتیم. سال‌ها بعد که «همایش علمی کورش بزرگ» را با انجمن افراز برگزار کردیم او هم در شمارِ استادان داور همایش بود و ناراحت از آن‌که نمی‌تواند کمک دیگری به همایش داشته باشد.

    با این حال، در مقام کسی که با علوم جدید آشنا بود (پزشک) و نیز مباحث اسلامی را تا حد اجتهاد دنبال کرده و فقط به جهتِ آن‌که نمی‌خواست لباس روحانیت را بر تن کند درجه‌ی رسمی را به او نداده بودند و نیز تسلط و آشنایی‌اش با منابعِ دیگر ادیان، به‌ویژه زردتشتی و عشقی که به زرتشت بزرگ داشت، استاد بسیار مناسبی برای دو محور «کورش و ذوالقرنین» و «کورش و ادیان» در همایش ما بود؛ همایشی که بخش فراخوانِ مقاله‌اش با دبیریِ علمیِ دوستِ کرمانشاهیِ دیگری (دکتر زاگرس زند که او هم پزشک است و نیز دارای دکترای تاریخ ایران باستان) برپا شد، اما مانعِ برگزاریِ همایشِ پایانی‌اش شدند.


   نسبت کورش، شاه بزرگِ مصلح و آبادگری که همه‌ی آن‌هایی که در قدیم از از او یاد کردند یادشان به نیکی بوده و اکنون نیز پژوهشگران برجسته‌ی دینی او را با شخصیت ستوده‌شده در قرآن (ذوالقرنین) یکی می‌دانند که به این ترتیب تنها کسی است که در هر سه کتاب ادیان ابراهیمی نامش به بزرگی آمده، با این دوستان چیست؟ 


   شاید با تسامح بسیار بتوان توجیهِ دوستان را در تعطیلیِ هرساله‌ی آرام‌گاه کورش بزرگ در پاسارگادِ فارس در روزهای منتهی به هفتم آبان‌ماه پذیرفت اما آیا در دیگر روزهای سال از او به نیکی یاد می‌شود و برای شناساندن‌اش ــ یک هزارم آن‌چه در مراسم مذهبی هزینه می‌شود ــ تلاش می‌گردد (جالب است بدانیم که در لوح‌های گِلی تخت‌جمشید، با وجودِ زرتشتی بودنِ داریوش بزرگ، سندهای چندی از کمک‌های مالی دولت به مراسم ادیان دیگر یافت شده است)؟ یا به‌عکس، این دوستان می‌کوشند با راه‌اندازیِ شبکه‌هایی اجتماعی و تولید فیلمک‌ها یا برگزاریِ سخنرانی‌هایی چهره‌ی این شاهنشاهِ خوشنام باستانی را مخدوش کنند و در حالی که شرحِ کارهای درخشانش در کتاب دینی یهودیان، به این دلیلِ ساده که آن‌ها کتابی دینی داشتند که در نتیجه برای حفظش بسیار کوشیدند و از این رو روایتِ آنان بازمانده است، پیشِ چشمانِ ماست آن را متصل به صهیونیسم کنند در حالی که اصولاً ــ حتا بر پایه‌ی مشیِ پیامبر و نصِ قرآن ــ به‌ویژه یهودیتِ دورانِ کورش دینی آسمانی و وحدانی بوده و از این رو رفتارشان ناسازه‌وار و متناقض است.

[...]
 
و نیز آن‌که چرا دکتر جعفری عزیز، که می‌توانست به پشتوانه‌ی اعتبار پدر شهیدش، که شخصیتی تثبیت‌شده در نظام است، به جایگاه‌های بالایی دست بیابد و چنین نکرد سکته کرد، و چه وضعیتی او را که پزشکی سالم با روانی آسوده و درست بود به چنین انجامی رساند؟!

  در دانشگاهی برای او مراسم برپا کردند که چندی پیش کرسی تدریس‌اش را از او گرفته بودند. هنگامی که برای کنگره‌ی اخیرِ حزب‌مان بارها با او گفت‌وگو کردم تا جزو نامزدهای شورای مرکزی قرار گیرد آشفته بود هر چند از کسی که از جانب او به رنج افتاده بود  به نیکی و عشق یاد می‌کرد.

  
اگر در  غم بود که کارش را از او گرفته بودند نه به خاطر آن‌که با از دست دادن کار و قطعیِ بیمه دچار تنگ‌دستی می‌شد بلکه رابطه‌اش با دانشجویان و عشقش به گفت‌وگو درباره‌ی ایران، آن‌هم از زاویه‌ی دین‌ورزی که آن‌قدر خود را بر جستارهایش چیره می‌دید که حتا در این هنگامه هم می‌توانست از آن دفاع کند... 

  
  بسیاری کارهای ناکرده داشت که بدون او ناکرده باقی خواهند ماند. یاد و نامش گرامی.

کانال عصر ایران در تلگرام

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: عبدالصالح جعفری سردار شهید جعفری عبدالصالح جعفری دکتر جعفری آن دانشگاه ی دانشگاه کورش بزرگ درباره ی رابطه ی برای او

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۲۵۲۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

همایش بزرگ روز جهانی صلیب سرخ و هلال احمر آغاز شد

به گزارش خبرنگار مهر، همایش بزرگ روز جهانی صلیب سرخ و هلال احمر به مناسبت هفته هلال احمر و با شعار محوری «با مشارکت شما؛ سربلندیم» در سالن همایش‌های نورالرضا آغاز شد.

جمعی از مسؤولین، امدادگران و داوطلبان در این مراسم حضور دارند.

خبر در حال تکمیل است.

کد خبر 6099992

دیگر خبرها

  • پائولو مالدینی: نمی توانم خودم را جایی غیر از میلان تصور کنم
  • درگذشت یکی از مدیران و فعالان عرصه فرهنگ و هنر گیلان
  • «دورهمی فرشته‌ها» در باغ بانوان صدف اصفهان
  • همایشی برای «میرزا احمد داواشی» شاعر کرد زبان در دانشگاه کردستان
  • کری‌‎خوانی سباستین کل برای بایرن مونیخ: می خواهیم با آنها تسویه حساب کنیم
  • همایش ملی صنعت فرش ماشینی ایران آغاز شد
  • همایش بزرگ روز جهانی صلیب سرخ و هلال احمر آغاز شد
  • همایش ملی میرزا احمد داواشی، شاعر بلندآوازه‌ی کُرد برگزار می‌شود
  • ۵۰ برنامه فرهنگی، امدادی و آموزشی در دشتی اجرا می شود
  • همایش ملی شاعر بلند آوازه‌ کُرد «میرزا احمد داواشی» برگزار می‌شود